چالشها و فرصتهای آموزش عالی

مسائل آموزش عالی ایران

چالشها و فرصتهای آموزش عالی

مسائل آموزش عالی ایران

چالشها و فرصتهای آموزش عالی

در این صفحه به بررسی شرایط ، نقد، پیشنهادات، چالشها و فرصت های نظام آموزشی بخصوص در حوزه آموزش عالی(دانشگاهی) کشور بلحاظ موضوعات مبتلا به و مورد توجه متخصصان در توسعه و برنامه ریزی آموزش عالی ( در حیطه اهداف، چشم انداز، سیاست ها، ساختار ، سطوح مدیریتی ، برنامه ها، طرح ها و تاثیرات محیطی و بیرونی بر سیستم) می پردازم. ضمن اینکه کلیه مطالب صرفا منعکس کننده دیدگاه و نظرات شخصی نگارنده است. و ممکن است با دیدگاه فردی و یا سازمانی اشخاص حقیقی و حقوقی متفاوت باشد.

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

بسمه تعالی

امروزه نگاهی نو به محیط و فضای آموزشی مدارس در ایران از اهمیت خاصی برخوردار است و طبیعتاً مطالعات سالهای اخیر در این زمینه اهمیت توجه به  این نیاز و الزام را  دوچندان کرده است.

از طرفی نیز چند سالی است که وزارت آموزش و پرورش بر نیاز  روزافزون کشور بر ضرورت احداث مدارس جدید و البته کارآمد و نوین تاکید می نماید. پس توجه به تامین الزامات محیطی و فضای آموزشی مورد نیاز مدارس که مبنای علمی و تجربی داشته باشند مستلزم مطالعات علمی و ارزیابی دقیق تجربیات سایر کشورهاست تا احداث مدارس آتی ایران از کارآیی لازم برخوردار باشند و با تلفیقی از فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی دغدغه های به حق خانواده و حاکمیت را جامه عمل بپوشاند.

از طرفی نیز رسیدن به یک الگو و مدل تحت عنوان مدرسه ایرانی در بعد محیط و فضای آموزشی برای یک دوره زمانی مشخص نیز ضرورت این مطالعات را محرز می نماید .

امروزه کودکان هوشی به مراتب سریع تر و تحلیل گر تر نسبت به نسل گذشته خود دارند بنابراین نیاز به فضایی که بتوان نسل جدید را در استفاده از این هوش کمک شایانی کند به یکی از دغدغه های سیستم های آموزشی نوین تبدیل شده است.

مدتهاست که اثبات شده است محیط و فضای مدرسه برای کودکان نباید تداعی گر محیطی ساده با نیمکت های ردیفی و آموزشهای خشک و رسمی همراه با اضطراب تمرینات و مشق های شبانه باشد، زیرا اثربخشی و کارایی موثری نخواهد داشت بلکه نسل جدید مدارس نیازمند اشتیاق فراگیران هستند و مدارس پیشرو هرچه بیشتر در تحقق این امر می کوشند.

دارا بودن یک محیط و فضای آموزشی مطلوب از چند بعد حائز اهمیت است و اصولا می توان بر اساس آنچه که انتظار دانش آموزان، خانواده ها، مربیان و البته سیاست های کلان حاکمیت است طراحی شوند. و صد البته که بررسی و مطالعه تجربیات جوامع و کشورهای موفق بدون اعمال نظرهای جهت دار و از پیش داوری شده صرفاً با یک نگاه کارشناسی شده می تواند بسیار مفید و راهگشا باشد. البته لازم  بذکر است که به هیچ وجه این به معنای تقلید و الگوبرداری صرف نیست.

یکی دیگر از ابعادی که در طراحی محیط و فضای آموزشی مورد توجه است کارکرد و مقاطع مختلف تحصیلی است که منجر به تفاوت  در نوع ، روش و شیوه ارائه آموزش‌ ها می شود. طبیعتاً محیط و فضای آموزشی مدارس ابتدایی با مقطع متوسطه در اشکال مختلف آن متفاوت است . همچنین مدارس فنی و حرفه ای و شبانه روزی به محیط و فضاهای متفاوتی نیازمند هستند. اما با یک اقدام گروهی و کارشناسی این طبقه بندی ها قابل اعمال هستند.

آنچه در این میان نیازمند توجه و اهمیت ویژه است مدارس ابتدایی کشور هستند از جهت اینکه مقطعی عمومی و فراگیر برای همه کودکان سرزمین ما از هر قوم و فرهنگی است و مبدأ آشنایی اجتماعی و ارتباطی کودکان در یک نماد ملی است و احساس و باور ملی و ایرانی را در کودکان شکل می دهد . مضاعف بر این که مخاطب مدارس ابتدایی همچنان که در نام آن هم مشخص است علاوه بر  ابتدا و آغازین بودنش برای آموزش و اجتماع پذیری کودکان با طیفی از افراد جامعه سروکار دارد که به لحاظ ذهنی و روانی، عواطف و احساسات و تکامل مغزی و رشد جسمی در طبیعتی منحصر به فرد سیرو گذر می کنند به عبارت دیگر عوالمی دارند که باید کودک درون فرد بالغی زنده باشد تا بتواند درک کند.

احساس و درک یک کودک از رنگ، نور، بو،مزه ،صدا، سازه، اشیاء ، اشکال، زوایا، معماری ، میزان،طرح،سطح، عمق  و در یک کلام جهان هستی و محیط پیرامونش بسیار عمیق تر، با دقت بیشتر در جزییات و درکی چند بعدی همراه است. و معنای حقیقی محیط و فضای آموزشی مطلوب در توجه به این موضوعات نهفته است. اگر چه  برخی نگاهی صرفاً تجهیزاتی به کلاس و مدرسه دارند. که در مجال مناسب قابل بحث است.

 

لکن حیف است در شرایطی که می توان محیط و فضای آموزشی را با توجه به این احساس و فهم چند بعدی کودک به سکوی شناخت خودش و جهانش و  بروز و ظهور و جهش استعدادش مبدل کنیم  از این فرصت بخاطر فراهم نکردن محیط و فضای آموزشی مناسب استفاده نکنیم .

محیط آموزشی مدارس ابتدایی بایستی  فضای احساس کردن و لمس کردن آموزش ها برای کودک باشد تا به تجربه آموختن منجر شود. تجربه ای که تا پایان عمر در ذهنش پویا و نهادینه شده است.

 بهمین دلیل لازم است در این آشفته بازار محیط های آموزشی فرسوده ، استجاری ، غیر استاندارد، مختلف الشکل مدارس ابتدایی کشور، از هم اکنون همدکه شده بصورت استانی ویا منطقه ای  از اسناد، الگو و مدلی استاندارد، تحقیقاتی و نوین بهره ببریم.

در سطح ملی بواسطه همین معضلات که آموزش و پرورش مبتلا به آن است و درصد قابل توجه ای از مدارس را فرسوده اعلام کرده است. نیازمند موج و نهضتی در ساخت مدارس هستیم . لذا وظیفه سازمان تجهیزات و نوسازی مدارس است که این مطالعات را انجام داده و احداث هر مدرسه ای در کشور را بر اساس آن مورد حمایت و مشاوره قرار دهد.

در کنار توجه به استحکام  سازه ای مدارس برای یک عمر مفید چند دهه ساله می بایست به مدرن ، بروز و چند منظوره بودن محیط و فضای آموزشی مدارس برای یک بازه بیست و یا سی ساله نیز توجه شود.

مسعود رامرودی
۲۵ شهریور ۹۹ ، ۰۳:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسمه تعالی

انسان،محور توسعه و کلید پیشرفت جامعه است. در طول تاریخ این آرمان خواهی انسان های بزرگ بوده است که منشأ تحولات عظیم در دنیای ما بوده است انسان های نخبه و با هوشی که توانسته اند دنیایی زیباتر برای همه انسانهای دیگر ایجاد کنند.
یکی از کارکردهای فوق العاده مهم سیستم آموزشی یک جامعه حراست و حفاظت از استعداد های درخشان آن جامعه است که باید در جهت ظهور و بروز و تسهیل آن ایفای نقش نماید.  طبیعتاً در یک نظام آموزشی پویا ، امکان تحقق  این امر  به حداکثر می رسد.
در کنار این نقش حیاتی، جامعه و حاکمیت نیازمند مکانیسم های حفظ و ارتقاء استعداد هاست تا هزینه های سیستم آموزشی هدر نرود وبثمر برسد.
آموزش عالی بخشی از نظام آموزشی کشور است که مسئولیت شکوفایی استعدادهای جوان و نخبگان علمی را برعهده دارد. و ایجاد خلل در این وظیفه منجر به عقب ماندگی جامعه می شود. 
با این میزان اهمیت که نخبگان و بخصوص نخبگان علمی دارند آیا نمی توان انتظار داشت که بدخواهان کشور ما دست بر این نقطه حساس بگذارند و سیاست های کثیفی را با اهداف شوم و پلید خود در پیش گیرند؟
 روی دیگر سکه کمبود نیروی انسانی جوان نخبه در کشورهای غربی است و این موضوع که آنها به درستی و به خوبی می دانند که جذب نخبگان تا چه اندازه هم منجر به توسعه و پیشرفت جامعه آنها می شود و هم اعتبار کسب می کنند. 
پس به روش های مختلف  و پیشنهادات وسوسه برانگیز همچون  ایجاد فرصت های شغلی و حرفه ای، درآمد های سرشار ، ارائه امکانات و حتی  قدرشناسی و احترام این سرمایه های گرانبهای کشور را جذب می کنند. 
این تمام ماجرا نیست و برای ایجاد زمینه و فراهم کردن بستر انتقال نخبگان دانشگاهی در درون سیستم آموزش عالی کشور نیز فعالیت می کنند. و عده ای افراد نیز متاسفانه در زمین آنها ناخواسته و از روی جهل البته با  خوش بینی  بازی می کنند.
عبور از نخبه گرایی در دانشگاه ها و تمرکز بر توده گرایی دقیقا مهمترین کارکرد دانشگاه که همان توجه به نخبگان علمی بود را هدف قرار داد و به آن آسیب جدی  رساند.  به صورت یک سونامی وحشتناک  توجه مدیریت دانشگاهی  به طرح ها و برنامه های نخبه پروری  کمرنگ شد. بخش اعظمی از مراکز دانشگاهی و موسسات آموزش عالی التفات ویژه ای به این موضوع نداشتند و به دلایل مختلف تمایل به حرکت در مسیر توده گرایی نشان دادند و البته که خسارات جبران ناپذیری هم به نظام آموزش عالی و کشور وارد نمود. نتیجتا صرفاً چند دانشگاه مطرح آنهم در پایتخت و یکی دو مرکز استان مقصد تحصیل دانشجویان برتر کشور شد و بالطبع موجی از ایجاد تقاضا به تحصیل به این دانشگاه ها سرازیر شد. که البته باید به این نکته هم توجه کرد که این روند ، آسیب های دیگری هم به همراه دارد که مهمترین آن تمرکز محوری افراطی در ابعاد  اعتبار علمی، هئیت علمی، اقامت، منابع مالی ، منابع علمی و  حرفه ای است و همچنین منجر به تضعیف سایر مراکز و ایجاد ضعف علمی و آکادمیک در طول زمان، قابل ملاحظه است. البته از سال ۱۳۹۲ وزارت علوم مانع از این گسترش بی رویه و خسارت آور شد.
مخلص کلام اینکه توجه به نخبگان علمی در مراکز دانشگاهی کماکان از اهمیت خاصی برخوردار است و در ارزیابی و پایش  مراکز آموزش عالی و مدیریت آنها  می بایست توجه جدی به اهداف و برنامه های آنها در جذب به تحصیل، ارائه خدمات و تسهیلات و همچنین نقش دانشگاه ها در فراهم نمودن شرایط در حین تحصیل و پس از تحصیل نخبگان علمی صورت پذیرد.
من معتقدم که دانشگاه و مراکز آموزش عالی کشور می بایست مسئول خدمات علمی و صدور مدارک تحصیلی در درجات مختلف و بویژه تحصیلات تکمیلی خود باشند.  اصلاح  نقش ماشین صدور مدرک دانشگاه ها زمانی صورت می پذیرد که آنها  در قبال آنچه آموزش می دهند مسئولیت داشته باشند . و حمایت از دانش آموختگان در زمره وظایف جدی آنها قرار بگیرد و به انتظاری اجتماعی مبدل شود. و  مورد ارزیابی و نظارت شدید حاکمیت باشد. در آن صورت است که مراکز آموزش عالی کشور در خصوص خدماتی که ارائه می دهند حساسیت به خرج خواهند داد و از قرار گرفتن در صف کسب جواز گسترش رشته ها و دوره ها از وزارت علوم خارج خواهند شد.

مسعود رامرودی
۲۵ شهریور ۹۹ ، ۰۲:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر